بابا جون سلام...
شاید روزهایم را ثانیه به ثانیه می شمارم تا به پنجشنبه ها می رسم .دلم به همین پنجشنبه ها خوش است.
کنار سنگ قبرت برایت لحظه به لحظه روزهای گذشته ام را تعریف می کنم . دلم پر است از این روزها که از تو دورم.
برای لحظه های خوب، لحظه های آرامشم، لحظه های بارانیه کنار تو بودنم لحظه شماری میکنم.دلم به همین لحظه ها خوش است.
برای کاغذ های سفیدی که کنار سنگ قبرت با نوشته هایم سیاه میکنم تمام هفته را صبر میکنم .دلم به همین نوشته هایم خوش است.
برای لحظه ای که سنگ قبرت را با گلاب می شویم؛ روزها به شیشه گلاب زل میزنم. دلم به همین عطر گلاب سنگ قبر تو خوش است.
روزها برای دیدن دوباره سنگ قبرت ، برای درد و دل های دخترانه ام ، برای بارانی شدن های باران ،برای... برای دیدن بابای آسمانیم لحظه شماری میکنم . دلم به همین دیدار ها خوش است.